صفر تا 100 آموزش عکاسی حرفه ای

در این مقاله به بررسی ابعاد مختلف آموزش عکاسی می‌پردازیم. ابتدا با نورسنجی و تنظیمات نور دوربین، شامل سرعت شاتر، ایزو و دیافراگم، آشنا می‌شویم. سپس به مبحث کادربندی و اصول چیدمان در عکاسی خواهیم پرداخت. در ادامه، سخت‌افزار و تجهیزات عکاسی از جمله انتخاب دوربین، انواع لنزها، سه‌پایه، فیلترها و سایر ابزارهای مرتبط را معرفی می‌کنیم. پس از مطالعه این مقاله، شما با ابزارها، تکنیک‌های کادربندی و اصول نورسنجی در عکاسی آشنا خواهید شد و درک جامعی از این هنر خواهید یافت.

اولین گام آموزش، تنظیم نور در عکاسی و نوردهی دوربین

مثل نوردهی

مدت زمان قرار گرفتن نور بر روی سنسور دوربین، که به آن سرعت شاتر می‌گویند، قابل تنظیم است. همچنین می‌توان حساسیت سنسور دوربین، معروف به ایزو، را شخصی‌سازی کرد. علاوه بر این، با تنظیم دیافراگم روی لنز، می‌توان عمق میدان را کنترل کرد. این سه عنصر کلیدی، یعنی ایزو، سرعت شاتر و دیافراگم، که به اختصار «سه‌ضلع مثلث نوردهی» در عکاسی نامیده می‌شوند، به عکاس امکان می‌دهند تا تأثیر نور بر تصویر را به دلخواه تنظیم و شخصی‌سازی کند.

ایزو چیست?

چند تصویر در کنار هم با ایزوهای مختلف

ISO یکی از پارامترهای کلیدی در دوربین است که میزان حساسیت سنسور دوربین به نور را نشان می‌دهد. این پارامتر معمولاً در بازه‌ای از ۱۰۰ تا ۳۲۰۰ یا حتی بالاتر تنظیم می‌شود. هرچه مقدار ایزو بیشتر باشد، تصویر ثبت‌شده روشن‌تر خواهد بود. بااین‌حال، افزایش ایزو ممکن است باعث ایجاد نویز در تصویر شود که میزان آن به نوع دوربین و کیفیت سنسور آن بستگی دارد. در عکاسی آنالوگ، ایزو به حساسیت فیلم به نور اشاره داشت. برای مثال، هنگام خرید فیلم، ایزو ۱۰۰ نشان‌دهنده حساسیت پایین‌تر فیلم به نور بود که برای شرایط پرنور مناسب‌تر بود.

شاتر در دوربین عکاسی چیست?

نمونه تصویری از ساحل با سرعت شاتر پایین و محو شدن موج و جریان آب

در عکاسی با دوربین های دیجیتال یا آنالوگ اگر کمی دقت کنید، با فشردن دکمه شاتر صدای کوتاهی به گوش می‌رسد. این صدا ناشی از باز و بسته شدن دریچه شاتر است. با فشردن دکمه شاتر، برای لحظه‌ای باز می‌شود تا نور به سنسور یا فیلم عکاسی برسد و سپس دوباره بسته می‌شود. مدت زمان باز بودن دریچه شاتر، که به آن سرعت شاتر گفته می‌شود، یکی از پارامترهای کلیدی در عکاسی است. هرچه سرعت شاتر بالاتر باشد، زمان باز بودن دریچه کمتر می‌شود و در نتیجه سنسور یا فیلم مدت کوتاه‌تری در معرض نور قرار می‌گیرد. برعکس، هرچه سرعت شاتر پایین‌تر باشد، مانند ۱/۳۰ ثانیه، سنسور یا فیلم برای مدت طولانی‌تری در معرض نور خواهد بود.

با پیشرفت تکنولوژی، شاترهای الکترونیکی به وجود آمده‌اند. در این نوع شاتر، برخلاف شاترهای مکانیکی، فرآیند باز و بسته شدن به‌صورت فیزیکی تعریف نمی‌شود، بلکه مدت زمان قرار گرفتن سنسور در معرض نور تعیین‌کننده است.

دیافراگم چیست؟

تاثیرات دیافراگم های مختلف در عکاسی

دیافراگم با کنترل اندازه دریچه لنز، نه‌تنها میزان نور ورودی به دوربین را تنظیم می‌کند، بلکه بر عمق میدان (Depth of Field) نیز تأثیر می‌ گذارد. عمق میدان به محدوده‌ای از تصویر اشاره دارد که واضح و شارپ به نظر می‌رسد. (لنزهایی با دیافراگم پایین تر گران‌تر می‌باشد)

  • دیافراگم باز (عدد f کوچک): وقتی دیافراگم باز است (مثل f/1.8 یا f/2.8)، دریچه لنز بزرگ‌تر است. این باعث می‌شود نور از زوایای بیشتری وارد لنز شود، اما فقط بخشی از تصویر (معمولاً سوژه‌ای که روی آن فوکوس کرده‌اید) کاملاً واضح باشد. نواحی قبل و بعد از نقطه فوکوس (پس‌زمینه و پیش‌زمینه) به دلیل پراکندگی نور تار می‌شوند. این پدیده به عمق میدان کم (shallow depth of field) منجر می‌شود.
  • دیافراگم بسته (عدد f بزرگ): وقتی دیافراگم بسته‌تر است (مثل f/11 یا f/16)، دریچه لنز کوچک‌تر می‌شود و نور از زوایای محدودتری وارد می‌شود. این باعث می‌شود محدوده وسیع‌تری از تصویر واضح بماند، یعنی عمق میدان عمیق‌تر (deep depth of field) می‌شود و پس‌زمینه کمتر تار خواهد بود.

تنظیمات نور دوربین در عکاسی به صورت دستی (با مثال)

روی تنظیمات دوربین یا همان پیچ  حالت های تنظیم نور، معمولاً حالتی به نام P وجود دارد که تمام تنظیمات را به‌صورت خودکار انجام می‌دهد. کافی است پیچ تنظیمات را روی حالت P قرار دهید تا ایزو (ISO)، سرعت شاتر و دیافراگم به‌طور خودکار تنظیم شوند. در صورت کمبود نور، ممکن است در برخی دوربین‌ها فلش به‌صورت اتوماتیک باز شود.

اما حالت نورسنجی دستی (Manual) یا همان M چندان هم سخت و پیچیده نیست و با کمی تمرین می‌توانید خلاقیت زیادی در عکاسی به خرج دهید. کافیست پیچ تنظیمات را روی M قرار دهید. به‌عنوان مثال:

  • در فضای باز، ایزو را روی عدد پایین (مثل 100، 200 یا 400) تنظیم کنید.
  • دیافراگم را روی 5.6 بگذارید.
  • سپس با تغییر سرعت شاتر، نور را تا زمانی که نورسنج (Light Meter) دوربین روی حالت صحیح قرار گیرد، تنظیم کنید.

نکته:

نورسنج در دوربین‌ها معمولاً به شکل یک خط با علامت‌های مثبت (+) و منفی (–) نمایش داده می‌شود:

  • وقتی نشانگر سمت راست است یعنی نور زیاد است (اوراکسپوز).
  • وقتی نشانگر سمت چپ است یعنی نور کم است (آندر اکسپوز).
  • وقتی نشانگر وسط قرار دارد یعنی نور به شکل مناسب تنظیم شده است.

بعد از فوکوس، دکمه شاتر را فشار دهید و تبریک! شما موفق به ثبت یک عکس با نورسنجی دقیق شده‌اید.

اگر می‌خواهید پس‌زمینه سوژه تار و به شکل بوکه باشد، دیافراگم را روی عدد کمتری قرار دهید (مثلاً 2.8 یا 2.0). بعضی لنزها دیافراگم‌های بازتری مثل 1.8 یا حتی 1.4 دارند که باعث محو شدن شدید پس‌زمینه می‌شوند؛ اما توجه کنید که در دیافراگم‌های خیلی باز، عمق میدان کم است و حتی ممکن است فقط نوک بینی سوژه فوکوس باشد. پس انتخاب دیافراگم باید با دقت انجام شود.

در نهایت، دوباره سرعت شاتر را تغییر دهید تا نورسنج روی حالت صحیح قرار گیرد، فوکوس کنید و دکمه شاتر را بزنید.

نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که اگر برای جبران نور، سرعت شاتر را بیش از حد پایین بیاورید، حتی کوچک‌ترین لرزش دست یا حرکت جزئی سوژه می‌تواند باعث تاری عکس شود.

برای جلوگیری از این مشکل دو راه دارید:

  1. استفاده از سه‌پایه برای ثابت نگه داشتن دوربین.
  2. افزایش عدد ایزو (مثلاً 600 یا 800 و حتی بالاتر، بسته به شرایط). با این کار، می‌توانید سرعت شاتر را روی عدد بالاتری تنظیم کنید تا حرکت دست یا سوژه باعث تاری نشود و تاریکی تصویر نیز توسط ایزو جبران شود.

کادر بندی در عکاسی

کادربندی به معنای چهارچوب یا محدوده‌ای (معمولاً مستطیل یا مربع) است که سوژه یا موضوع مورد نظر ما را در بر می‌گیرد. با یک کادربندی درست و اصولی، می‌توانیم بخش یا مفهومی که در ذهن داریم را به بهترین شکل به مخاطب منتقل کنیم.

کادربندی می‌تواند:

  • افقی (Horizontal) یا عمودی (Vertical) باشد.
  • از نظر میزان نما، شامل انواع لانگ‌شات (نمای باز)، مدیوم‌شات (نمای متوسط)، کلوزآپ (نمای نزدیک) یا حتی اکستریم کلوزآپ (نمای بسیار بسته) باشد.

البته کادرهای دیگری هم وجود دارند، مانند کابوی‌شات یا فول‌شات، که در برخی موقعیت‌ها کاربرد کمتر یا تخصصی‌تری دارند.

با استفاده صحیح از کادربندی می‌توانیم نگاه و توجه مخاطب را هدایت کنیم. به‌عنوان مثال، اگر سوژه در یک‌سوم سمت راست کادر قرار گرفته و به سمت چپ نگاه می‌کند، حس و تأثیر متفاوتی ایجاد می‌شود نسبت به حالتی که سوژه وسط کادر باشد و باز هم به چپ نگاه کند. این موضوع را در مبحث ترکیب‌بندی (Composition) به‌طور مفصل‌تر بررسی خواهیم کرد.

لانگ‌شات

 سوژه به همراه محیط پیرامونش نمایش داده می‌شود. مثلاً یک ساختمان در دل منظره، یا فردی که به‌طور کامل در محیط قابل مشاهده است.

مدیوم‌شات

 کادربندی فشرده‌تر بوده و تمرکز بیشتری روی سوژه اصلی وجود دارد، بدون آن‌که فضای زیادی برای اطراف باقی بماند. این نوع کادر برای صحنه‌های داستانی‌—به‌ویژه آنهایی که از سوژه‌های زنده مانند انسان یا حیوان گرفته می‌شوند—بسیار مناسب است.

نمای نزدیک یا کلوز آپ 

قسمت اصلی سوژه را نشان می‌دهد، اما کمتر به محیط و اطراف آن می‌پردازد؛ مانند تصویری از چهره یک کودک که تمام قاب را پر می‌کند.

برای کادربندی بهتر چند نکته را باید در نظر داشت:

  • بر اساس تجربه، بهتر است مفصل‌های اصلی سوژه (مانند زانو، آرنج یا مچ) دقیقاً روی لبه‌ی کادر قطع نشوند، چون حس ناخوشایندی ایجاد می‌کند. مثلاً در یک مدیوم‌شات نباید درست روی آرنج سوژه کادربندی شود.
  • توجه کنید که نگاه یا حرکت دست و پای سوژه به‌صورت مستقیم به بیرون کادر اشاره نکند. این کار باعث می‌شود نگاه بیننده از تصویر خارج شود و دیگر دنبال عناصر داخل کادر را نکند.

ترکیب بندی در عکاسی

ترکیب‌بندی در عکاسی یعنی اینکه سوژه در کدام بخش کادر قرار بگیرد، خطوط و نقاط در تصویر چگونه چیده شوند، و حتی جهت نگاه سوژه به کدام سمت باشد و هر کدام چه معنایی ایجاد کند. به مفهوم ساده تر تر ما ترکیب بندی درست در تصاویرمان  تمرکز و نگاه مخاطب را به قسمت مورد نظر خودمان (عکاس) هدایت میکنیم

به‌عنوان مثال:

  • خطوط در تصویر می‌توانند مسیر حرکت نگاه مخاطب را هدایت کنند؛ از بالا به پایین یا برعکس، بسته به سایر عناصر موجود.
  • به همین دلیل است که می‌گویند لباس‌هایی با خطوط عمودی باعث می‌شوند فرد قدبلندتر به نظر برسد.
  • وجود یک نقطه یا عنصر بصری در سمت خاصی از تصویر می‌تواند وزن بصری ایجاد کرده و نگاه بیننده را ناخودآگاه به آن قسمت بکشاند.
  • کنتراست‌های قوی — چه در روشنایی و تاریکی (Light & Dark) و چه در رنگ‌ها (مثل قرمز در برابر آبی) — می‌تواند توجه را به نقطه یا بخش دلخواه جلب کند.

یکی از منابع خوب برای یادگیری عمیق این مبحث، کتاب «ترکیب‌بندی در عکاسی» از مایکل فریمن (مانتی) است. من شخصاً بارها آن را خوانده‌ام و پیشنهاد می‌کنم شما هم مطالعه کنید، زیرا همراه با تصاویر متنوع، انواع ترکیب‌بندی را شرح داده است.

از معروف‌ترین قوانین ترکیب‌بندی می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  • قاعده یک‌سوم: تقسیم کادر به سه بخش مساوی افقی و عمودی و قرار دادن سوژه در نقاط تلاقی خطوط برای ایجاد تعادل و جذابیت.
  • دایره طلایی و مارپیچ فیبوناچی (Spiral) یا همان پیچش داوینچی برای هدایت چشم در مسیر نرم و طبیعی.
  • ترکیب‌بندی مثلثی که برای سازماندهی عناصر و ایجاد حس پایداری در تصویر استفاده می‌شود.

انتخاب ترکیب‌بندی درست، در نهایت همان کاری را می‌کند که هدف عکاس است: هدایت نگاه بیننده به سمت سوژه‌ای که اهمیت اصلی تصویر را دارد.

آشنایی با انواع دوربین

دوربین‌ها را می‌توان بر اساس کاربرد، امکانات، طراحی و ساختار داخلی به دسته‌های مختلف تقسیم کرد. از دوربین‌های کامپکت که کوچک، سبک و با لنز ثابت بوده و برای استفاده‌ روزمره مناسب‌اند، تا دوربین‌های DSLR با قابلیت تعویض لنز و کنترل‌های دستی گسترده که میان عکاسان حرفه‌ای محبوبیت زیادی دارند. نوع پیشرفته‌تری به نام میرورلس (بدون آینه) نیز وجود دارد که کیفیت و امکانات DSLR را در بدنه‌ای کوچک‌تر و سبک‌تر ارائه می‌دهد و در سال‌های اخیر با پیشتازی شرکت سونی، رشد چشمگیری داشته است. برای علاقه‌مندان به ثبت لحظه و چاپ سریع، پولاروید یا دوربین‌های چاپ آنی انتخاب مناسبی‌اند.

دوربین‌ها بر اساس اندازه سنسور نیز طبقه‌بندی می‌شوند. پرکاربردترین تقسیم‌بندی شامل دو گروه است:

  • فول‌فریم (Full Frame) با اندازه سنسور نزدیک به نگاتیو ۳۵ میلی‌متری (حدود ۳.۵ سانتی‌متر) که کیفیت تصویر بالا، عملکرد بهتر در نور کم و عمق میدان طبیعی‌تری را ارائه می‌دهد، اما قیمت و وزن بیشتری دارد.
  • هالفریم یا APS‑C با سنسور کوچک‌تر که معمولاً ارزان‌تر، سبک‌تر و برای عکاسی حیات وحش یا ورزشی با فاصله کانونی مؤثر بیشتر مناسب است.

به‌عنوان پیشنهاد شخصی، من انتخاب دوربین فول‌فریم میرورلس را توصیه می‌کنم. طبیعتاً این دسته از دوربین‌ها قیمت بالاتری نسبت به مدل‌های دیگر دارند، اما در عوض تصویری شارپ‌تر و باکیفیت‌تر ارائه می‌دهند. همچنین بدنه آن‌ها معمولاً کوچک‌تر و سبک‌تر از دوربین‌های فول‌فریم DSLR قدیمی است.

برای مثال، کانن 5D مارک IV یک فول‌فریم فوق‌العاده با آینه است اما نسبت به سونی آلفا 7 مارک IV وزن و ابعاد بزرگ‌تری دارد. البته نمی‌توان دوربین‌های DSLR را نادیده گرفت؛ خود من یکی از طرفداران پر و پا قرص Canon 5D Mark IV هستم، دوربینی بسیار خوش‌دست با تنظیمات در دسترس و راحت. با این حال، در شرایط فعلی، پیشنهاد اولیه‌ام برای خرید، Sony Alpha 7 Mark IV است.

سونی مدل‌های گران‌تر و تخصصی‌تری هم دارد که صرفاً برای عکاسی یا فیلم‌برداری بهینه شده‌اند و کیفیت فوق‌العاده‌ای ارائه می‌دهند. انتخاب نهایی دوربین و برند کاملاً به بودجه، نیاز و حتی سلیقه شخصی شما بستگی دارد. برای مثال، برخی عکاسان همچنان به مدل‌های DSLR برند کانن وفادارند و گروهی دیگر طرفدار دوربین‌های نیکون هستند.

همان‌طور که فول‌فریم‌ها انتخاب عالی‌ای محسوب می‌شوند، بازار دوربین‌های APS‑C (هالفریم) نیز پر از گزینه‌های اقتصادی و باکیفیت است. برای نمونه:

  • Sony ZV‑E10 که گرچه بیشتر برای فیلم‌برداری طراحی شده، اما با لنز و نور مناسب، عکس‌های بسیار خوبی ثبت می‌کند.
  • Sony Alpha 6400 که در میان هالفریم‌ها گزینه‌ای قدرتمند برای عکاسی و فیلم‌برداری است.
  • در برند کانن هم می‌توان به Canon 7D یا Canon 800D اشاره کرد که هنوز هم بین کاربران محبوب‌اند.

در نهایت، انتخاب بین میرورلس و DSLR، فول‌فریم و  (هالفریم)، یا حتی برندهای مختلف، ترکیبی از نیاز فنی و علاقه شخصی شماست.

آشنایی با انواع لنز در عکاسی

می‌توانم بگویم که بخش زیادی از کیفیت نهایی یک عکس بر عهده لنز است. با یک لنز مناسب می‌توان تصویری بسیار شفاف با بک‌گراندی محو (بوکه) به دست آورد. بسیاری از لنزهای جدید دارای فوکوس خودکار یا لرزش‌گیر هستند که در نتیجه نهایی عکس بسیار تاثیر بگذارد. در ادامه به مواردی که در انتخاب لنز برای ما اهمیت دارد اشاره می‌کنیم.

مانت‌ها (Mounts)

مانت، محل اتصال لنز به بدنه دوربینه و هر برند دوربین مانت خاص خودش رو داره. سازگاری لنز با دوربین به نوع مانت بستگی داره. انواع اصلی مانت‌ها:

  1. Canon:
    • EF: برای دوربین‌های DSLR فول‌فریم و APS-C (مثل Canon 5D، 80D).
    • EF-S: برای دوربین‌های APS-C (مثل Canon Rebel T7i).
    • RF: برای دوربین‌های بدون آینه (Mirrorless) مثل Canon R5.
    • EF-M: برای دوربین‌های بدون آینه APS-C (مثل Canon M50).
  2. Nikon:
    • F-Mount: برای DSLRها (مثل Nikon D850).
    • Z-Mount: برای دوربین‌های بدون آینه (مثل Nikon Z6، Z7).
  3. Sony:
    • E-Mount: برای دوربین‌های بدون آینه (مثل Sony A7, A6600).
    • A-Mount: برای DSLRهای قدیمی‌تر (کمتر استفاده می‌شه).
  4. Fujifilm:
    • X-Mount: برای دوربین‌های بدون آینه APS-C (مثل Fujifilm X-T4).
    • G-Mount: برای دوربین‌های مدیوم فرمت (مثل Fujifilm GFX 100).
  5. Micro Four Thirds (MFT):
    • مشترک بین Panasonic و Olympus برای دوربین‌های بدون آینه (مثل Panasonic GH5).
  6. سایر برندها:
    • Leica (L-Mount)، Sigma (L-Mount)، Pentax (K-Mount).

نکته: برخی لنزهای برندهای ثالث (مثل Sigma، Tamron) برای چندین مانت تولید می‌شن. آداپتورها هم می‌تونن لنزها رو با مانت‌های مختلف سازگار کنن، ولی ممکنه عملکرد (مثل فوکوس خودکار) محدود بشه.

چگونگی زوم در لنزها (Zoom)

لنزها از نظر زوم به دو دسته تقسیم می‌شن:

  1. لنزهای زوم:
    • فاصله کانونی متغیر دارن (مثل 24-70mm یا 70-200mm).
    • کاربرد: انعطاف‌پذیری بالا برای عکاسی در موقعیت‌های مختلف.
    • مثال: Canon EF 24-70mm f/2.8L II USM، Nikon AF-P 18-55mm f/3.5-5.6G VR.
    • مزیت: تغییر زاویه دید بدون تعویض لنز.
    • عیب: گاهی کیفیت تصویر کمتر از لنزهای پرایم.
  2. لنزهای پرایم (Prime):
    • فاصله کانونی ثابت (مثل 50mm یا 85mm).
    • کاربرد: کیفیت تصویر بالا، دیافراگم باز، مناسب برای پرتره و عکاسی هنری.
    • مثال: Sony FE 85mm f/1.4 GM، Sigma 35mm f/1.4 Art.
    • مزیت: شارپنس و کیفیت بالا، عملکرد بهتر در نور کم.
    • عیب: عدم انعطاف‌پذیری زوم.

برندهای مطرح و انواع لنزهای اون‌ها

  1. Canon:
    • سری L (Luxury): لنزهای حرفه‌ای با کیفیت بالا (مثل Canon EF 70-200mm f/2.8L IS III USM).
    • لنزهای EF، EF-S، RF، EF-M.
    • معروف برای کیفیت ساخت و فوکوس سریع.
  2. Nikon:
    • سری Nikkor: لنزهای باکیفیت برای DSLR و بدون آینه (مثل Nikon Z 50mm f/1.8 S).
    • لنزهای F-Mount و Z-Mount.
    • مناسب برای عکاسی حرفه‌ای و آماتور.
  3. Sony:
    • سری G Master (GM): لنزهای پرچمدار برای بدون آینه (مثل Sony FE 24-70mm f/2.8 GM).
    • لنزهای E-Mount و A-Mount.
    • عالی برای عکاسی و فیلم‌برداری.
  4. Sigma:
    • سری Art: کیفیت بالا با قیمت مناسب (مثل Sigma 35mm f/1.4 DG HSM Art).
    • سری Contemporary و Sport برای کاربردهای مختلف.
    • تولید برای مانت‌های مختلف (Canon, Nikon, Sony, و غیره).
  5. Tamron:
    • لنزهای زوم باکیفیت و اقتصادی (مثل Tamron 28-75mm f/2.8 Di III RXD).
    • تولید برای مانت‌های مختلف.
  6. Fujifilm:
    • لنزهای XF و GF برای دوربین‌های APS-C و مدیوم فرمت.
    • مثال: Fujifilm XF 56mm f/1.2 R، Fujifilm GF 110mm f/2 R LM WR.
    • معروف برای کیفیت تصویر و رنگ‌های زنده.
  7. Panasonic و Olympus:
    • لنزهای Micro Four Thirds برای عکاسی سبک و قابل حمل.
    • مثال: Panasonic Leica DG 25mm f/1.4، Olympus M.Zuiko 45mm f/1.2 PRO.
  8. Leica:
    • لنزهای لوکس با کیفیت استثنایی (مثل Leica APO-Summicron-M 50mm f/2 ASPH).
    • مناسب برای عکاسان حرفه‌ای و کلکسیونرها.

دیافراگم در لنز دوربین

یکی از مهم‌ترین شاخص‌های انتخاب یک لنز، مقدار عدد دیافراگم (f-number) آن است. هرچه این عدد کوچک‌تر باشد، طبق نکاتی که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، عمق میدان کم‌تری خواهیم داشت و در نتیجه پس‌زمینه تصویر محوتر (بوکه) و نور بیشتری وارد لنز می‌شود. معمولاً لنزهایی با دیافراگم باز (مثل f/1.8) قیمت بالاتری دارند؛ بنابراین داشتن دیافراگمی مناسب و متناسب با نیاز، در انتخاب لنز بسیار اهمیت دارد.

البته باید توجه کرد که ایجاد بوکه و تار شدن پس‌زمینه فقط به دیافراگم خیلی باز محدود نمی‌شود. با استفاده از زوم بیشتر روی لنز و تنظیم درست فاصله‌—هم فاصله عکاس تا سوژه و هم فاصله سوژه تا پس‌زمینه—می‌توان حتی با دیافراگم‌های بالاتر از f/1.8، مانند f/2.4 یا حتی مقادیر بیشتر، نیز به پس‌زمینه‌ای تار و دل‌نشین دست یافت.

ابزار عکاسی

قطعاً مهم‌ترین عامل برای ثبت یک عکس فوق‌العاده،  دانش خود عکاس است. اما نمی‌توان نقش ابزارهایی که او را در خلق چنین عکسی یاری می‌کنند نادیده گرفت. پیش‌تر به دوربین و لنز، که اساسی‌ترین تجهیزات هستند، اشاره کردیم؛ با این حال، عوامل دیگری نیز وجود دارند که در ثبت عکسی قصه‌گو، با کادربندی دقیق و نورپردازی مناسب، نقش مهمی ایفا می‌کنند.

عکاسی  با دوربین روی دست شاید محبوب ترین روش در بین عکاسان  در ثبت یک تصویر ایده‌آل باشد، اما گاهی شرایطی پیش می‌آید که استفاده از سه‌پایه ضروری می‌شود. برای مثال، در محیط‌های کم‌نور که نیاز به سرعت شاتر پایین وجود دارد یا هنگام ثبت افکت‌های حرکتی با شاتر طولانی، سه‌پایه می‌تواند کیفیت تصویر را به شکل چشمگیری بهبود دهد. پیشنهاد من استفاده از سه‌پایه تی‌شو برند Kingjoy است که امکان استفاده در حالت سه‌پایه معمولی، تک‌پایه و حالت T را  با قیمت بسیار مناسب فراهم می‌کند.

در حوزه نورپردازی، فلش‌های استودیویی سال‌ها جایگاه ویژه‌ای در بین عکاسان داشته‌اند و همچنان مورد استفاده گسترده قرار می‌گیرند. با این حال، بر اساس تجربیات عملی و پژوهش‌های امید فراهانی، مدیر مجموعه «کودکی» با سابقه چندین سال فعالیت حرفه‌ای در این حوزه، استفاده از نور ثابت به‌جای فلش استودیویی برتری‌های قابل توجهی دارد. این نوع نورپردازی امکان مشاهده و کنترل لحظه‌ای تأثیر نور بر سوژه را فراهم کرده و فرآیند تنظیم نور را ساده‌تر و دقیق‌تر می‌سازد. علاوه بر این، استفاده از رفلکتور می‌تواند به نرم‌کردن سایه‌ها یا افزودن نور هدفمند به بخش خاصی از چهره یا سوژه کمک کند.

برای بهبود دیگر جنبه‌های تصویر، استفاده از فیلترهای لنز نیز اهمیت دارد. دو فیلتر پرکاربرد عبارت‌اند از:

  • فیلتر UV: مانع عبور پرتوهای فرابنفش شده و از ایجاد مه‌رفتگی یا تغییر رنگ در نور شدید جلوگیری می‌کند.
  • فیلتر پلاریزه (Polarizer): بازتاب‌های ناخواسته (مانند سطوح براق یا آب) را کاهش داده و شفافیت و کنتراست تصویر را افزایش می‌دهد.

چکیده آموزش عکاسی

این مقاله یک راهنمای جامع «صفر تا صد» برای عکاسی حرفه‌ای است که تمام مراحل و تجهیزات موردنیاز را پوشش می‌دهد. در ابتدا، سه ضلع «مثلث نوردهی»—یعنی سرعت شاتر، ایزو (ISO) و دیافراگم—به‌طور کامل توضیح داده شده و نقش هرکدام در نورسنجی و کنترل نور تصویر بررسی می‌شود. با مثال‌های عملی، تفاوت حالت‌های خودکار (P) و دستی (M) شرح داده شده تا عکاس بتواند خلاقانه نوردهی را تنظیم کند. سپس، اصول کادربندی و ترکیب‌بندی، شامل نماهای مختلف (از لانگ‌شات تا کلوزآپ) و قوانین مهمی مانند قانون یک‌سوم، مارپیچ فیبوناچی و چینش مثلثی، آموزش داده می‌شود تا نگاه بیننده به‌درستی هدایت شود.

بخش تجهیزات به معرفی انواع دوربین‌ها (DSLR، میرورلس، فول‌فریم، APS‑C)، لنزها (زوم و پرایم، مانت‌ها، برندها) و نکات انتخاب شامل دیافراگم و بوکه می‌پردازد. همچنین نقش ابزارهای جانبی مانند سه‌پایه (مانند Kingjoy)، فیلترهای لنز (UV، پلاریزه) و سیستم‌های نورپردازی بررسی شده است. تجربه امید فراهانی در ترجیح نور ثابت و کاربرد رفلکتور برای کنترل سایه‌ها نیز بیان می‌شود.

مهدی علمداری
مهدی علمداری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *